سایت های زیادی در فضای مجازی هستند شاید شما کلمه ی دانلود آهنگ جدید را در گوگل سرچ کنید صدها سایت با این موضوع برای شما نمایش داده میشود. یکی از این بهترین سایت های موزیک یزد موزیک می باشد این سایت فعالیت خود به صورت کاملا مجاز از 2 مرداد 1397 آغاز کرده است که به صورت مداوم در زمینه انتشار دانلود آهنگ جدید ایرانی فعالیت دارد. و یک از بهترین ها در بین رقبا می باشد.
این سایت در زمینه دانلود مداحی و نوحه برای عزاداری نیز فعالیت میکند. مطالب یزد موزیک تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است و تمامی ترانه های منتشر شده از سایت یزد موزیک از سوی خواننده و با اجازه اثر میباشد
و هیچ آلبوم و آهنگ فروشی به صورت رایگان در این سایت قرار داده نمیشود ، یزد موزیک به قانون کپی رایت احترام میگذارد.
یزد موزیک در زمینه دانلود آهنگ شروع به کار کرده و گلچین بهترین رمیکس را بر روی سایت خود قرار میدهد
تا وقت و هزینه کاربران گرفته نشود
یزد موزیک همچنین امکان پخش آنلاین برای تمامی موزیک هارا فراهم کرده تا کاربران قبل از دانلود آهنگ مورد نظر خود را گوش کرده و در صورت رضایت از موزیک اقدام به دانلود کنند، همچنین برای دوستانی که صاحب وبلاگ و سایت هستند این امکان فراهم شده که بتوانند کد پخش آنلاین موزیک مورد علاقه خود را دریافت و به وبلاگ و سایت خود اضافه کنند با امکان دانلود همان آهنگ در وبلاگ خود
تمامی موزیک ها به همراه متن و دانلود آهنگ محلی به همراه ترجمه در این سایت قرار گرفته اند که در سایت های مشابه بی نظیره
این سایت دانلود آهنگ شاد مجلسی را آرشیو خود قرار داده که به راحتی میتوانید برای مراسمات تولد و عروسی دانلود واستفاده کنید
کلینیک کاشت مو آریا سعی در پوشش نیاز های رو به افزایش افرادی است که با مشکل ریزش مو و کچلی مواجه هستند
کلینیک تخصصی کاشت مو ، پوست و زیبایی در تهران در فضایی آرام و مناسب پذیرای بیماران و میهمانانی است
تمام مراجعه کنندگان محترم قبل از شروع مراحل درمان، تحت مشاوره پزشکان و متخصصین این مرکز قرار می گیرند
خدمات کاشت مو درمانگاه تخصصی آریا
این درمانگاه با همـکاری مجـموعه پزشکان و متـخصـصان حـاذق پـوسـت و مو دارای بـورد تـخـصصـی پیوند مو و عـضـو انجمن متخصصین پوست ایران ، که سالیان متمادی در حوزه پوسـت، لیزر ، جـوانسـازی و زیبـایی و کاشت مو فعـالیت می نمـایند ، آماده ارائه خدمات تخصصی پزشکی به مراجعین محترم میباشد.
کاشت مو به روش BHT یکی از روش هایی است که نیاز به دقت و ظرافت دارد زیرا در مواقع لزوم و ضروری از این روش کاشت مو استفاده میکنند.برای کاشت مو با این روش متخصصان کلینیک زیبایی آریا آماده هستند.
در این روش کاشت مو ، واحدهای فولیکولی را با استفاده از یک پانج خیلی ریز یکی یکی برداشته و در محل دریافت می کارند. این روش کاشت مو معمولا برای افرادی انجام می شود که دارای بانک موی مناسب باشند
کاشت مو به روش FUT است که امروزه با توجه به اهمیت زیبایی طرفداران بسیار زیادی را در بین افرادی که از طاسی یا ریزش موی خود رنج می برند پیدا کرده است.
در موارد نادری، کاشت مو با روش فوق ترکیبی در دو جلسه انجام میشود. در این روش ابتدا روش FUT صورت میگیرد و سپس فرایند FIT شروع میشود. بنابراین پزشک میتواند 2 تا 3 برابر آنچه که تا به حال امکان پذیر بوده است
در روش کاشت مو ترکیبی در واقع از دو روش fut و fit برای کاشت مو استفاده می شود و این روش می تواند کمبودهایی را که در استفاده از روش های fit و fut به طور جداگانه برای طاسی های وسیع وجود دارد جبران نماید
این تکنیک برتر کاشت مو روش sut اس یو تی دیگر همانند روش های رایج و سنتی نیازی به برش و جراحی و بجا ماندن اسکار و یا درد و تحمل زمان طولانی دوره نقاهت وغیره… وجود ندارد
شاید شما هم نیاز به مشاوره داشته باشد !
تهران – خیابان پاسداران – خیابان گلستان دوم – تقاطع پایدارفرد – پلاک 85 – طبقه دوم
021-71791
شناخت انواع عطر و دانستن نام انواع عطر و اصطلاحات مربوط به عطر هنگام خرید عطر و ادکلن از فروشگاهها مانند یک کتابچه راهنماست. شاید شما هم هنگام خرید عطر یا جستجوی آنلاین در اینترنت با کلماتی در اسامی عطرها مواجه شده باشید که به نظر در اسم چند عطر دیگر قبلا آن را مشاهده کرده اید. و هم برای دانستن علت کاربرد آن کنجکاو شده باشید و هم دوست داشته باشید معنای آن ها را بدانید.
گاهی اوقات هم این کلمات و تشابهات اسمی عطرها شما را گیج کرده است. مخصوصا وقتی که می بینید ظاهر برخی عطرها خیلی به هم شبیه هستند. اینجاست که دوست دارید تا بفهمید چه منطقی پشت اسم گذاری عطرها و برخی اصطلاحات عطر رایج در این باره بین کمپانی های تولید عطر رایج است.
واقعیت امر این است که این اسامی با منطق استفاده می شود. و معانی به خصوصی دارد که دانستن آن شما را در انتخاب عطر دلخواهتان کمک می کند. همینطور وقتی که روی جعبه یا شیشه ی عطرها کلماتی را مشاهده می کنید که هم زیاد تکرار می شوند و هم برای شما نا مانوس هستند.
حتی وقتی که میخواهید اسم عطر خود را به سایرین بگویید با این مشکل مواجه هستید که ذکر این کلمات ضروری است یا خیر. در ضمن خیلی بیشتر دلتان می خواهد که وقتی آن را برای دیگران بازگو می کنید استرس غلط تلفظ کردن آن را نداشته باشید.
ما در نوشته پیش رو دانستن نام انواع عطر به زبان فرانسه و ایتالیایی و انگلیسی را برای شما تا حدودی حل کرده ایم. شما با خواندن این مقاله دیگر به سادگی می توانید عطرهای گوناگون را با تلفظ صحیح بخوانید، با اصطلاحات عطر ها آشنا شوید و به طور کامل اسم آن را با معانی درست این اصطلاحات درک کرده و تلفظ کنید. و متوجه تفاوت دقیق عطرهای گوناگون با اسم های مشابه شده و آن ها به راحتی تلفظ هم بکنید.
Pour (تلفظ فرانسوی: پووغ)
به زبان فرانسوی حرف اضافه به معنای ” برای” می باشد.
Homme (تلفظ فرانسوی: اوم)
به زبان فرانسوی به معنای ” مرد” می باشد. بر این اساس ترکیب Pour Homme که روی عطرهای مردانه زیاد دیده می شود به معنی ” برای مرد” می باشد. مثال: azzaro pour homme
Femme (تلفظ: فم)
به زبان فرانسوی به معنای ” زن” می باشد. بر این اساس ترکیب Pour femme که روی عطرهای زنانه زیاد دیده می شود، به معنی ” برای زن” می باشد.
Uomo (تلفظ ایتالیایی: اوومّو)
به زبان ایتالیایی به معنای ” مرد” می باشد.
Donna (تلفظ ایتالیایی: دُنّا)
به زبان ایتالیایی به معنای ” زن” می باشد. مثال: valentino uomo ,valentino donna
Eau (تلفظ: O)
به زبان فرانوسوی به معنای ” آب” می باشد. وقتی در اسم یک عطر این کلمه به صورت تنها استفاده شود، به معنی ملایم تر بودن آن عطر به نسبت سری های قبلی آن است. توجه به این نکته مهم است که چنانچه بدین صورت ذکر شود ” Eau de Toilette” یا ” Eau de Parfum” معنی متفاوتی دارد. و نشان دهنده استانداردی از غلظت روغن عصاره ی عطر یا همان Essential oil می باشد.
L’Eau (تلفظ: لُ)
وقتی کلمه ی Eau همراه با پیشوند L همراه باشد.معرفه می شود. در حقیقت کارکرد “L ” قبل کلمه در زبان فرانسه مانند کاربرد “The” در زبان انگلیسی است. اما علت اصلی استفاده از این پیشوند در اسم برخی از عطرها تاکید روی آن است.
Cologne
اسم شهری در آلمان است. و جایی که اولین عطر به صورت صنعتی و مدرن امروزی در آن تولید شده. که به مرور زمان به مترادفی برای کلمه ی عطر به معنای امروزی تبدیل شده است.(در امریکا به عطر مردانه گفته میشود) اگر روی شیشه ی عطر خود این کلمه را به صورت تنها دیدید، به معنی عطر می باشد.
برخی سازنده ها نسخه کلون یا به صورت عامیانه کلوژن محصول خود را تولید میکنند که معمولا بهترین رایحه در نسخه کلون وجود دارد به طور مثال گرلن ایده ال مردانه کلون.
Eau de Cologne
وقتی روی شیشه ی عطر این عبارت را دیدید به معنای غلظت کمتر روغن عطر کمتر از Eau de Toilette می باشد. و حدودا بین ۲ تا ۴ درصد است.
Fraiche (تلفظ به فرانسوی: ف غِیش)
به زبان فرانسوی به معنای تازه می باشد. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها هست دارای رایحه ای خنک می باشند و حس تازگی و طراوت ایجاد می کنند.
Eau Fraiche (تلفظ به فرانسوی: اُ ف غِیش)
به زبان فرانسوی به معنای آب تازه است. هنگامی که این ترکیب را در اسم عطر مشاهده کردید، به این معناست که غلظت روغن عطر در آن از حالت Eau de Toilette کمتر است.
Toilette (تلفظ: تویلت)
به فرانسوی به معنای توالت (دستشویی) یا هر آنچه به تمیزی برگردد می باشد. البته ترکیب این کلمه با Eau de معنی کاملا متفاوتی را ایجاد می کند. و آن عطر است. عطری که غلظت روغن عطر یا Essential oil در آن بین ۴ تا ۸ درصد می باشد.
EDT
مخفف کلمه ی Eau de Toilette می باشد.
Parfum (تلفظ: پاغفوم)
این کلمه معادل فرانسوی Perfume و به معنای عطر است. وقتی روی شیشه ی یا جعبه ی عطر به تنهایی این کلمه را مشاهده کردید به این معناست که غلظت ماده ی عطری یا Essential oil در آن عطر بیشترین میزان ممکن یعنی بین ۱۵ تا ۲۵ درصد می باشد.
Eau de Parfum (اُ دُ پاغفوم)
هنگامی که روی شیشه با ترکیب Eau de parfum مواجه شدید. یعنی غلظت ماده عطری یا همان Essential Oil در عطر بین ۸ تا ۱۵ درصد است.
EDP
مخفف کلمه ی Eau de Parfum می باشد.
Le Parfum (تلفظ به فرانسوی: لِ پاغفوم)
به همان معنای Eue de Parfume می باشد. این ترکیب در اسم عطر استفاده می شود. Le که در ابتدا آماده نقش The را در انگلیسی دارد. و کلمه را معرفه می کند. تاکید در اینگونه عطرها بروی Eau de Parfum بودن آن ها به نسبت مدل های قبلی است.
Elixir (تلفظ فرانسوی: الیکسیغ)
به فرانسوی و انگلیسی به معنای اکسیر است. ولی در اسم عطرها وقتی استفاده می شود به این معنی است که غلظت روغن عطر در آن عطر از مدل های قبلی خود بیشتر است. و از غلظت معمول Eau de Parfum هم کمی بیشتر می باشد.
Intense (تلفظ فرانسوی: آنتُنس- تلفظ انگلیسی: اینتنس)
در هر دو زبان به معنای شدید می باشد. هنگامی که این کلمه در اسم عطر به کار می رود به معنی شدت بیشتر بوی آن عطر نسبت به مدل های قبلی است. و به این معناست که این عطر از مدل های قبلی خود ماندگاری و قدرت بیشتری در پخش بو دارد.
Extreme (تلفظ فرانسوی: اکستغِم – تلفظ انگلیسی: اکستریم)
به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی به معنای مفرظ و نهایت یک چیز می باشد. در اسم گذاری یک عطر اشاره به شدت بالای رایحه و غلظت بالاتر روغن عطر به علاوه استفاده از نت های با بوی سنگین تر در عطر می باشد. Extreme به نسبت Intense درجه ی بالاتری از شدت رایحه ی عطر می باشد.
Supreme (تلفظ انگلیسی: سوپریم. تلفظ فرانسوی: سوپغِم)
به فرانسوی به همان معنای مفرط می باشد. و تقریبا مترادف با Extremeاست.
Absolute (تلفظ به انگیسی: ابسُلوت)
به انگلیسی به معنای مطلق می باشد. در عطرهایی هم که این کلمه در اسم آن ها استفاده شده یعنی، این مدل شدت رایحه ای بسیار بیشتر از مدل های قبلی خود دارد.
نکته ی قابل توجه این است که هنگامی که این کلماتIntense, Extreme,Supreme, Absolute (Absolu) در اسم عطر استفاده می شود، رایحه ی عطر نیز به نسبت مدهای قبلی خود تغییر کرده است و از نت های متفاوتی هرچند با اشتراک با مدل قبلی در آن استفاده شده است. و بوی یکسانی با مدلهای قبل خود نخواهند داشت. هرچند که رایحه ی شبیه مدل های قبلی است.مثلا عطر لیلیوم ابسولو
Absolu (تلفظ به فرانسوی: ابسُلو)
مترادف فرانسوی کلمه ی”Absolute ” می باشد.
Floz یا .FL. Oz
واحد قدیمی و سنتی سنجش مایعات یا همان اونس. معادل ۲۹٫۶۶ میلیمتر مکعب. یا تقریبا همان ۳۰ میل است. روی شیشه های عطر این واحد همراه با عدد درج شده است که همان حجم دقیق عطر است.
UAE (تلفظ: یو- اِی- ای)
مخفف شده ی Arabic Emirates United به معنی امارات متحده ی عربیه می باشد. اگر زیر شیشه ی عطر این اسم را دیدید، به این معنی است که این عطر وارد امارات شده و از آن جا خریداری شده است. لازم به ذکر است که این مطلب دلیلی بر فیک بودن عطر نیست.
Edition
نسخه های اصلاح شده ی عطر با تغییرات مورد نظر. مثلا برخی تغییرات در رایحه یا بسته بندی و… که در اسم عطر این کلمه استفاده شده و شیشه ی عطرهم تغییراتی به نسبت مدل های قبلی خود در بسته بندی و شیشه ی عطر خواهد داشت.
Limited edition(لیمیتد ادیشن)
محصولاتی که به صورت مقطعی و محدود تولید می شوند. که معمولا هم به زودی ناموجود خواهند شد. علت این امر محدود بودن مواد اولیه ی تولید آن عطر است. و به همین خاطر امکان تولید آن عطر در بلند مدت برای سال های سال وجود ندارد. در اینگونه عطرها در از این کلمه استفاده می شود.
Vol
اصطلاحا به معنای حجم روی شیشه ی عطر می باشد.
Aqua – Acqua – Aqva (تلفظ: آکوآ)
هر سه به معنای آب یا آبی می باشد. عطرهایی که یکی از این کلمات در اسم آنان وجود دارد یعنی نت های آبی یا دریایی در آن غالب است. این عطرها خنک می باشند. مانند Bvlgari Aqva Pour Homme که به معنای عطر بولگاری آبی برای مردان می باشد.
نکته: اختلاف در نوشتار این سه کلمه به این دلایل می باشد:
Aqua: نوشتار زبان انگلیسی این کلمه است.
Acqua: نوشتار زبان اسپانیولی این کلمه است.
Aqva: نوشتار خاص برند بولگاری است.
Oud (تلفظ: اوود)
به معنای چوب عود می باشد. وقتی در اسم عطر این کلمه به کار می رود یعنی ترکیب غالب رایحه ی عطر عود است.
Amber
به معنای کهربا می باشد. صمغی که پس از سالها تبدیل به سنگ شده است و بوی سنگین و خاصی دارد. وقتی در اسم یک عطر این کلمه به کار می رود یعنی بوی غالب آن عطر از کهرباست.
Bois (تلفظ فرانسوی: بوآ)
به فرانسوی به معنای چوب می باشد. عطرهایی که در اسم آن ها از این کلمه استفاده شده. به این معنی است که این عطر بوی چوبی دارد.
Vetiver (تلفظ به فرانسوی: وِتیوِغ)
به فرانسوی اسم گیاه خس خس می باشد. خس خس گیاهی علفی با ریشه های کلفت و زخیم است. بوی چوبی و علفی خنک و خاکی دارد و کمی هم بوی مشک می دهد. در عطرسازی کاربرد فراوان دارد. به خصوص در عطرهای لاکچری. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها وجود دارد، دارای بوی غالب خس خس می باشد.
Musk (تلفظ به انگلیسی: ماسک)
به انگلیسی و فرانسوی (Musc) به معنای مشک می باشد. بوی گرم و شیرین و خاص که از بدن آهوی ختنی گرفته می شود. البته مدل های مصنوعی آن بیشتر در صنعت عطرسازی استفاده می شود. هنگامی که این کلمه در اسم عطر به کار برده شود به این معنی است که این عطر بوی غالب مشک دارد.
Tobacco (تلفظ به انگلیسی: توباکو)
به انگلیسی به معنی تنباکو می باشد. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها دیده می شود به این معنی است که بوی غالب آن ها تنباکو می باشد.
Vanilla (تلفظ به انگلیسی: وِنِلا)
به انگلیسی و فرانسوی به معنای وانیل می باشد. بوی آشنای شیرینی ها. که رایحه ی شیرین و گرم گل وانیل است. عطرهایی که در آن این کلمه استفاده شده دارای بوی غالب وانیل می باشند.
Bouquet (تلفظ به فرانسوی: بوکّه – تلفظ به انگلیسی: بووکِی)
به فرانسوی و انگلیسی به معنای” دسته گل” می باشد. هنگامی که این کلمه در اسم عطر استفاده می شود به این معناست که رایحه ی عطر ترکیبی از بوی گل هاست.
Essence ( تلفظ به انگلیسی: اِسِنس)
به معنای عصاره یا همان اسانس می باشد. کاربرد آن در اسم عطرها به این معنی است که مواد اولیه ی عطر بیشتر طبیعی است.
Pure (تلفظ به انگلیسی: پیور)
به انگلیسی به معنای خالص می باشد. استفاده ی آن در اسم برخی ها بیشتر حالت تجاری دارد. و بیان این مطلب است که عطر از مواد اولیه ی درجه یک و با کیفیت تهیه شده است.
noir (تلفظ فرانسوی: نواغ)
به فرانسوی یعنی سیاه. اما هنگام استفاده در اسم گذاری عطرها، به معنی وجود تلخی در رایحه ی عطر می باشد.
Tendre (تلفظ به فرانسوی: تُندغ)
به فرانسوی به معنای لطیف و حساس می باشد. هنگامی که این کلمه به اسم عطر اضافه می شود، معمولا دو معنی دارد . یا اینکه عطر به نسبت مدل های قبلی خود دارای بویی لطیف تر می باشد . یا این که دارای بویی شیرین تر و دوست داشتنی تر است. این تفاوت در بوی عطر است . نه لزوما در غلظت ماده عطری.
Eau Tendre (تلفظ به فرانسوی: اُ تُندغ)
همان طور که بیان شد. Eau به معنای آب می باشد و وقتی در صنعت عطر با چیزی ترکیب می شود به معنای ملایم تر شدن و کمتر شدن غلظت ماده ی عطری می باشد. با توجه به این نکته، Eau Tender یعنی هم عطر ملایم ترشده است. و هم دارای رایحه ی لطیف تر یا شیرین تر و دوست داشتنی تری نسبت به مدل های قبلی می باشد.
Prive (تلفظ به فرانسوی: پغیوه)
به فرانسوی به معنای خاص و اختصاصی می باشد. استفاده از آن در اسم عطرها کاربرد تجاری دارد. و به ممتاز بودن و خاص بودن عطر اشاره می کند.
Sensual (تلفظ به انگلیسی: سنشوال)
به انگلیسی به معنی برانگیزاننده و تحریک کننده است. استفاده از آن در اسامی عطر ها هم اشاره به هوس انگیز و تحریک کننده بودن بوی عطر دارد.
Nuit (تلفظ فرانسوی: نویی، nooyee)
به فرانسوی به معنای شب می باشد. عطرهای که در اسم آن ها این کلمه استفاده شده است. رایحه ای به نسبت مجلسی دارند و برای استفاده در شب طراحی شده اند.
با آن که از ارائه نسل جدید پردازنده های اینتل برای نوت بوک ها مدت زیادی نمیگذرد، حال شاهد حضور سری Sandy Bridge (پل شنی) روی جدیدترین نوت بوک های برخی از سازندگان هستیم تا به کمک این رده تازه، توان دوچندانی را به محصولات خود ببخشند. بهطور حتم، دیدن این پردازنده ها روی نوت بوک های سری GAME میتواند برای علاقمندان به بازی بسیار جذاب باشد. به همین منظور، ما دو محصول جدید سری گیم از ایسوس و msi را که به این نسل جدید از پردازنده ها مجهز بودند در کنار یکدیگر قرار دادیم تا علاوه بر یک مقایسه، با توانایی های آنها بیشتر آشنا شوید. البته در همین ابتدا باید این نکته را بگوییم که مدل ایسوس در برخی موارد از امکانات پیشرفتهتری بهره میبرد و به نوعی بیشتر برای بازی کردن بهینه شدهاست اما قیمت بالاتری نیز در مقابل مدل ساخت msi دارد (البته تفاوت اصلی به کارت های گرافیکی بازمیگردد، اگرچه هیبتی که مدل ایسوس دارد در همان ابتدا لرزه بر هر اندامی میاندازد!).
ظاهر و ساختار
با نگاه کردن به این تصاویر که ما از دو نوت بوک در کنار یکدیگر گرفتهایم، متوجه میشوید این دو نمونه سری Game چندان به یکدیگر شبیه نیستند. ایسوس درست مانند مدل G53JW است و همان ظاهر هجومی خود را حفظ کردهاست. بدنه ها در کنار دارای خطوط تیز بوده و پشت آن، دو منفذ بزرگ هوا، ظاهری مانند لولههای اگزوز ماشینهای اسپرت به آن بخشیدهاست. در مقابل، هرچقدر که ظاهر G53SW عجیب و غریب است، ظاهر نوت بوک msi شباهت زیادی به سری های مخصوص گیم ندارد. طراحی نوت بوک شاید بیشتر از هر چیز مانند نوت بوک های مخصوص چند رسانه ای باشد، بدنه ای با ساختار آلومینیومی و صیقلی که تا حد امکان از لبههای تیز در آن دوری شدهاست و سبب میشود نتوان چندان راحت به تعلق این مدل به سری مخصوص گیم پی ببرد. البته شاید بتوان ظاهر ایسوس را جذابتر دانست اما هنگامیکه آن را در دست بگیرید، به احتمال تا حدی از ایده جذابیت خود دست برخواهید داشت! وزنی نزدیک به چهار کیلوگرم! البته به این وزن باید یک شارژر غول پیکر نهصد گرمی را نیز اضافه کنید تا مجموعه سنگین شما کاملتر شود!
GE620 ابعادی متناسب با یک نوت بوک 6/15 اینچی دارد و وزن آن تنها 2/4 کیلوگرم است (تقریباً 65 درصد سبکتر از مدل ایسوس). طول این محصول 383 میلیمتر (مدل ایسوس 391 میلیمتر)، عرض آن 250 میلیمتر (مدل ایسوس 297 میلیمتر) و ضخامت آن 37 میلیمتر (مدل ایسوس 50 میلیمتر) است که در این زمینه برگ برنده در دست نوت بوک msi قرار میگیرد.
صفحهکلید
هر دو نوت بوک از صفحه کلید چیکلت استفاده میکنند که میان نمونه های امروزی بسیار رایج شدهاست . تعداد کلید های نوت بوک مدل GE620 برابر با 103 و نوت بوک مدلG53SW برابر 102 کلید است. صفحه کلید ایسوس به نور پس زمینه نیز مجهز است که با رنگ سفید و در محیط های تاریک کمک خوبی برای کاربر خواهدبود. هر دو صفحه کلید در برابر ضربات به خوبی و با سرعت واکنش نشان میدهند اما تایپ با مدل ایسوس لذتبخشتر است و جنس کلیدهای نرمتر، سبب میشود حس خوبی هنگام کار با آن داشتهباشید. اگرچه حروف روی صفحه کلید msi پررنگتر حک شده و خواناتر است . هیچکدام از نوت بوک های مبارز ما از کلیدهای اختصاصی چند رسانه ای بهره نمیبرند اما از آنجا که کلید ترکیبی Fn با کلیدهای جهتی، گزینه بهتری از ترکیب Fn با کلیدهای F است، بنابراین تنظیم صدا و روشنایی صفحه نمایش در GE620 آسانتر است .
تاچ پد Touch pad
تاچ پد های هر دو دستگاه اندازه تقریباً مشابه و مناسبی دارند و از قابلیت مولتی تاچ نیز پشتیبانی میکنند . از آنجا که در برخی موارد (به خصوص هنگام تایپ) وجود تاچ پد بیشتر یک عامل مزاحم تلقی میشود، msi در یک حرکت خلاقانه، کلید کوچکی را بالای تاچ پد برای قفل سریع آن تعبیه کردهاست و دیگر لازم نیست برای غیرفعال کردن تاچ پد بهدنبال کلید ترکیبی آن بگردید. البته، این خلاقیت به همینجا ختم نشده و سطح تاچ پد msi با دانههای زبر و ریزی پر شده که در مقابل سطح صاف تاچ پد ایسوس، کاملاً برجستهتر است. البته از آنجا که خلاقیت همیشه هم در جهت مثبت نیست، این دانههای ریز بیشتر از آنکه سبب سهولت کار شود، بیشتر باعث آزار کاربر میشود! کلید های تاچ پد هر دو دستگاه تا حدی سفت هستند که این سفتی در کلید یکپارچه کروم مانند GE620 بیشتر احساس میشود و آثار انگشت نیز روی سطح آینهای آن به وضوح قابل تشخیص است .
گزینههای جانبی و ارتباطی
خوشبختانه هر دو دستگاه از گزینه های ارتباطی خوب و کاملی بهره میبرند، اگرچه ایرادات کوچکی نیز دیده میشود G53SW .به سه پورت USB 2.0 و یک پورت USB 3.0 مجهز است. نکته عجیب در این میان، نبود eSATA است که بهطور معمول در بیشتر مدلهای بازار وجود دارد (نوتبوک msi نیز فاقد این گزینه است). از آنجا که ایسوس محصول خود را یک نمونه فوقالعاده قلمداد میکند، دو قفل Kensington را برای محافظت آن در نظر گرفتهاست. همچنین درایو نوری بلو- ری آن با قابلیت رایت کردن، یکی دیگر از نکات مثبت این مدل به شمار میرود که البته کارایی آن به دلچسبی پیشرفته بودن عنوان نیست! یکی از این دلایل به دکمه باز کردن روی درایو باز میگردد که با وجود اندازه مناسبی که دارد، به دلیل تخت بودن سبب میشود، برای فشردن آن نگاهی به درایو خود بیاندازید (این حالت وقتی که محیط تاریک باشد، باعث آزار کاربر خواهدشد!) در مقابل، msi روی درایو نوری خود که البته قابلیت خواندن و رایت کردن DVD را دارد، از هیچ کلیدی بهره نگرفتهاست . البته با کمی جستوجو میتوانید دکمه مستطیل شکل بزرگی را که بالای صفحه کلید برای این منظور کار گذاشته شدهاست، ببینید و حتی در دل یک آفرین بر این نبوغ msi نیز بگویید. اما اگر متوجه شوید، این کلید تنها با نرمافزار درایور خود msi کار میکند و با از کار افتادن این نرمافزار (که برای ما چندین بار هم پیش آمد) دیگر خبری از فعالیت آن نخواهد بود، شاید همان دکمه ایسوس را بر این خلاقیت ترجیح دهید. GE620 با آنکه یک مدل سری گیم است و بالطبع به پورت USB نیز نیاز خواهد داشت اما فقط دو پورت USB 3.0 و یک پورت USB 2.0 مهمان شما روی بدنه دستگاه است. هر دو دستگاه از خروجیهای HDMI و VGA برخوردار هستند.
پشت بدنه ایسوس دو منفذ خروجی هوای بزرگ تعبیه شده که به خوبی عمل خنک کردن را انجام داده و بهرغم جثه بزرگ خود، سروصدای زیادی را تولید نمیکنند. منفذ خروجی هوای GE620 در سمت چپ آن قرار دارد و با آنکه در مقابل رقیب ایسوسی جثه کوچکی دارد اما صدای تولیدی آن (به خصوص هنگام اجرای بازی و برنامههای سنگین) به خوبی شنیده میشود (و به خوبی هم روی روان شما حرکت میکند!). البته این فن با آنکه سروصدای زیادی تولید میکند اما در خنک کردن دستگاه به اندازه صدایش موفق نیست و سطح صفحهکلید بالای آن در برخی موارد بسیار گرم میشود.
برای کاملتر شدن مقایسه میان این دو مبارز، بلندگوهای آنها را نیز با یکدیگر مقایسه کردیم. برای اینکار، چندین آهنگ مختلف را روی هر دو با بیشترین حجم صدا و پلیر یکسان پخش کردیم، نتیجه این شد که بلندی صدای نوت بوک ایسوس بهتر بود اما شفافیت صدا در msi کیفیت بهتری داشت.
صفحهنمایش
خوشبختانه هر دو صفحه نمایش از اندازه یکسان 6/15 اینچی و دقت تصویر 768×1366 پیکسلی بهره میبرند. در این میان صفحه نمایش ایسوس گزینه اضافهای نیز دارد و آن چیزی نیست، جز قابلیت پخش تصاویر سه بعدی که میتوان آن را در همان لحظه نخست با مشاهده عینک مخصوص پلاریزه انویدیا به خوبی متوجه شد. اما از آنجا که هدف اصلی ما مقایسه بود، دو صفحهنمایش را در حالت دو بعدی با یکدیگر مقایسه کردیم .
در نمایش رنگ سیاه، G53SW عملکرد بهتری دارد و عمق رنگ مشکی آن بیشتر است، البته در روشنایی و نشان دادن رنگ سفید، محصول msi بهتر عمل میکند. نمایش رنگ ها در GE620 پررنگتر است و با آنکه تصاویر به همین دلیل زیباتر بهنظر میرسد اما سبب میشود، گاهی نیز غیرواقعی باشند. با چرخاندن صفحه نمایش و افزایش زاویه دید، تصاویر در GE620 زودتر محو میشوند و به دلیل انعکاس نور بیشتر صفحه نمایش این نوت بوک، کار کردن در محیطهای پرنور نسبت به رقیب ایسوسی کمی سختتر است. در مجموع، توانایی این مدل در نشان دادن تصاویر سه بعدی بسیار مناسب است، اگرچه در بعضی موارد در تشخیص حالت دو بعدی و سه بعدی دچار سردرگمی میشود!
پردازنده
به ظاهر، مبارزه این دو نوت بوک با یکدیگر روی پل شنی انجام شده و بهطور قطع این پل چیزی نیست جز پردازندههای نسل جدید اینتل که هر دو دستگاه از آن بهره میبرند. البته اینتل در این پردازندهها از همان فناوری ساخت 32 نانومتری استفاده کرده که از نظر مشخصات کلی تفاوت چندانی با نسل قبل نداشتهاست. پیشرفتهای انجام شده در معماری Sandy Bridge بیشتر در ریز معماری و واحدهای اجرایی درون هسته است. بهطوری که ریزمعماری هستههای محاسباتی تغییرات جدی داشته و این موضوع موجب شده تا پردازنده های جدید بهطور قابل توجهی سریعتر از پردازندههای نسل قبل در فرکانس یکسان عمل کنند .
پردازندههای هردو نوت بوک ما دارای نام و نشان یکسانی هستند و به همین دلیل میتوان به خوبی آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. Intel Core i7 2630QM یک پردازنده چهار هسته ای توانمند با فرکانس کاری دو گیگاهرتز برای هر هسته است که در ساخت آن از 995 میلیون ترانزیستور استفاده شدهاست. این پردازنده دارای شش مگابایت حافظه L3 بوده و حتی در مقایسه با قوی ترین پردازنده های سری Clarksfield همچون Core i7-920XM، در جایگاه بالاتری قرار میگیرد. البته مصرف این پردازنده همان حداکثر 45 وات است که در این بخش پیشرفتی نسبت به گذشته در آن دیده نمیشود. روی Core i7 2630QM یک پردازنده گرافیکی جدید نیز وجود دارد که نسبت به مدلهای قبلی کارایی بهتری دارد و در ساخت این چیپ ست گرافیکی از فناوری 32 نانومتری استفاده شدهاست. البته این چیپ ست گرافیکی در مدل ایسوس کارایی خاصی ندارد (مگر اینکه کارتگرافیکی شما بسوزد!) زیرا از فناوری اپتیموس که به نوعی وظیفه سوییچ کردن بین چیپستهای گرافیکی را بر عهده دارد، خبری نیست اما GE620 از این قابلیت بهره میبرد که کمترین مزیت آن مصرف کمتر باتری در فعالیتهای عادی است .
برای آنکه ببینیم عملکرد کدام پردازنده در اینجا بهتر است، از تست Custom PC Benchmark Suite 2007 استفاده کردیم. این برنامه در سه حالت ویرایش عکس، تبدیل فیلم در قالب H.264 و Multitasking امتیازهایی را به پردازنده میدهد و در نهایت یک امتیاز کلی نیز به آن اعطا میکند که نتایج به دست آمده در این بخش، نشان از یک مبارزه پایاپای برای جنگجویان ما داشت.
کارتگرافیکی
G53SW از چیپ ست گرافیکی قدرتمند NVIDIA GeForce GTX 460M بهره میبرد. این که در سال 2010 معرفی شد بر پایه هسته GF 106 ساخته شده و از DirectX 11 و OpenGL 4.0 پشتیبانی میکند.
نوت بوک ساخت msi مجهز به چیپست گرافیکی NVIDIA GeForce GT 540M است که نسبت به کارت گرافیکی ایسوس، در یک سطح پایینتر قرار میگیرد. این مدل بر پایه هسته GF 108 ساخته شده و از DirectX 11 نیز پشتیبانی میکند.
هردوی این چیپ ستهای گرافیکی به حداکثر حافظه جانبی 1/5 گیگابایتی و از نوع GDDR5 مجهز هستند اما درباره تفاوت قدرتی، شاید فقط دیدن اختلاف توانایی آنها در تستهای ما به خوبی گویا باشد.
نتایج تست
Stalker: Call Of Pripyat
این بازی در چهار محیط مختلف گرافیکی به تست تواناییهای نوت بوک ها میپردازد که ما این آزمون را در دو حالت Medium و Ultra برای هر دو نوت بوک اجرا کردیم که نتایج حاصله را در تصاویر زیر مشاهده میکنید.
Resident Evil5
این بازی را در دو حالت مختلف و با دقت تصویر 720×1280 پیکسل، انجام دادیم (مدل ایسوس به دلایل نامعلوم روی دقت تصویر 768×1366 پیکسل تست نمیگرفت). در تست نخست، تنظیمات گرافیکی را روی حالت متوسط قرار داده و Anti Aliasing را غیرفعال کردیم. نوت بوک مدل GE620 میزان فریم متوسط 60/7 و G53SW تعداد فریم 9/72 را به دست آورند. در آزمون بعدی، تنظیمات گرافیکی را تا حد امکان بالا برده و مقدار Anti Aliasing را روی 16XQ تنظیم کردیم که در این حالت میزان فریم در نوت بوک msi به 8/34 فریم در ثانیه و برای نوت بوک ایسوس به 2/45 فریم در ثانیه کاهش پیدا کرد.
FurMark 1.8.2
از آنجا که این برنامه از قابلیت Physx پشتیبانی میکند، برای تست های ما نرمافزار خوبی به شمار میرود. در حالت پایه و با غیرفعال کردن Xtreme Burning Mode، Displacement mapping و Post FX و در دقت تصویر 768×1366 پیکسل، نوت بوک ایسوس میانگین 64 فریم در ثانیه را به ثبت رسانید و نوت بوک msi به رقم 31 فریم در ثانیه دست یافت. پس از این تست، تمام گزینه های قبلی را فعال کردیم تا شاهد رقابت سخت تری باشیم. در این حالت، تعداد فریم به دست آمده مدل G53SW به 29 فریم در ثانیه رسید و مدلGE620 میانگین 13 فریم در ثانیه را به دست آورد تا در این مرحله توانایی حداقل دو برابری ایسوس به رخ حریف خود کشیده شود .
Heaven 2.5
Heaven یکی از تستهای پیشرفته برای محک سیستم در زمینه قابلیت های پردازشی آن در رابط DirectX 11 است. پس برای این که حسابی اینها را تست کنیم، این تست را دو حالت High و Medium انجام دادیم که نتایج آن را در تصاویر مربوطه مشاهده میکنید.
البته از آنجا که هم مدل G53SW و هم Heaven از قابلیت پخش تصاویر سه بعدی پشتیبانی میکنند، ما دلمان نیامد این آزمون را نادیده بگیریم. و به همین دلیل و به صورت اختصاصی، نوت بوک ایسوس را در این آزمون به بوته آزمایش سپردیم .
3D Mark 11
یکی از بهترین برنامه ها برای سنجیدن توان واقعی کارت گرافیکی D Mark 113 است. از ویژگی های خوب این نرمافزار میتوان به دادن نمره اختصاصی برای حالت Physx اشاره کرد. در این نرمافزار ما تست را دو حالت Performance و Entry انجام دادیم که نتایج تست ها را در تصاویر زیر مشاهده میکنید.
هارد دیسک
خوشبختانه در این قسمت هر دو سازنده سعی کرده اند، برای کاربر سنگ تمام بگذارند. msi از یک هارد دیسک 750 گیگابایتی وسترن دیجیتال بهره گرفته و محصول ایسوس به دو هارد دیسک پانصد گیگابایتی ساخت Seagate مجهز است. سرعت هر دو مدل هارد دیسک نیز 7200 دور در دقیقه است تا مجموعه تجهیزات آن کامل شود. در این قسمت ما برای بررسی توانایی این نوت بوک ها ، از نرمافزار HD Tune بهره بردیم، همچنین برای بررسی پورت USB 2.0 از یک حافظه فلش چهار گیگابایت PNY و برای تست پورت USB 3.0 از یک هارد دیسک خارجی 2/5 اینچی CH11 ADATA با ظرفیت750 گیگابایت کمک گرفتیم. نکته قابل توجه در این بخش، نوسان بسیار زیاد هارد دیسک نوت بوک مدل G53SW بود که عملکرد به نسبت ضعیف تری را در مقابل دیگر رقیب تایوانی به نمایش گذاشت .
نتایج حاصل از این تستها را در جداول زیر مشاهده میکنید (در مجموع، عملکرد GE620 بهتر بود)
حافظه جانبی
هر دو نوت بوک ما از هشت گیگابایت حافظه جانبی DDR3 با حداکثر فرکانس کاری 1333 مگاهرتز استفاده میکنند که روی دو اسلات 1 و 3 قرار گرفتهاند. کار ساخت حافظههای جانبی نوت بوک های msi را سامسونگ انجام داده و ایسوس این وظیفه را برعهده هیوندای الکترونیکس گذاشتهاست. به کمک برنامه AIDA64 ( که همان پیشرفتکرده Everest Ultimate است) علاوه بر سرعت حافظه جانبی، نتایج سه سطح حافظه نهان پردازنده را نیز بررسی کردیم که نتایج را در جداول زیر مشاهده میکنید.
باتری
برای آنکه توانایی باتری را به درستی بسنجیم و با یکدیگر مقایسه کنیم، از نرمافزار Imtec Battery Mark 1.1 استفاده کردیم و سه حالت مختلف را برای مقایسه توان باتری ها در نظر گرفتیم. در حالت نخست تا جاییکه امکان داشت نور صفحه نمایش را زیاد کردیم و توان پردازنده را در حالت صد درصد قرار دادیم تا ببینیم باتری تا چه زمانی این همه فشار را تحمل میکند. در این تست ، مدل ایسوس توانست تنها 68 دقیقه و 10 ثانیه تاب بیاورد و پس از این مدت خاموش شد . در مقابل، باتری msi توانست تا 110 دقیقه و 13 ثانیه نفس خود را زیر این همه فشار حبس کند و سرافراز از این آزمون بیرون بیاید (در مجموع، میتوان این عدد را یک رقم مطلوب ارزیابی کرد). در ادامه، نور صفحه نمایش ها را تا نیمه کم کردیم و تنها کاری که انجام دادیم، استفاده از اینترنت برای اتصال به دنیای مجازی و وبگردی بود. در این زمان مدل G53SW تا 149 دقیقه و 12 ثانیه قادر به مقاومت شد که البته مدل GE620 با کسب زمان 207 دقیقه و 41 ثانیه، باز جایگاه بالاتری را به خود اختصاص داد. در آزمون آخر، نور صفحه نمایش ها را تا حد امکان کم کردیم، صدا را قطع کرده و نوت بوک را در تحریم استفاده قرار دادیم. در این زمان، نوت بوک ایسوس تا 171 دقیقه و 45 ثانیه قادر به مقاومت شد و نوتبوک msi به خوبی تا 249 دقیقه و 37 ثانیه دوام آورد تا در این بخش نشان دهد، باتری بیشتر یعنی زندگی بهتر.
سخن آخر
از آنجا که ما برای هر بخش از یک آزمون یا عکس استفاده کردیم، در این قسمت، نخست نتایج تست PC Mark Vantage را برای مقایسه آخر در تصویر زیر تقدیم شما میکنیم.
در پایان باید اضافه کنیم، هر کدام از نوت بوک های مورد بحث، دارای مزایا و معایبی هستند که باعث میشود نتوان یکی را به عنوان گزینه برتر مطلق انتخاب کرد. مدل ایسوس کارت گرافیک قویتر و صفحه نمایش بهتری دارد اما در مقابل نوت بوک msi قیمت کمتر و عمر باتری بالاتری دارد. پس در این میان شما باید به برخی نکات دقت کنید. اگر جیبی پر از پول دارید، شک نکنید که G53SW انتخاب بهتری خواهدبود اما اگر از خرج کردن پول زیاد میترسید اما دوست دارید همچنان یک نوت بوک به نسبت توانمند برای اجرای بازیهای روز در اختیار داشتهباشید، GE620 بهطور یقین یکی از بهترینها خواهدبود.